
سخنرانی تاریخی حضرت امام خمینی (ره)در عصر عاشورای روز 13
خرداد 1342 در مدرسه فیضیه
.....اسرائیل نمىخواهد در این مملكت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملكت قرآن باشد؛ اسرائیل نمىخواهد
در این مملكت علماى دین باشند؛ اسرائیل نمىخواهد در این مملكت احكام اسلام باشد.........
آقا، یك حقایقى در كار است، من باز سرم دارد درد مىگیرد؛ یك حقایقى در كار است. شما آقایان در تقویم دو سال پیش
از این یا سه سال پیش از این بهاییها مراجعه كنید؛ در آنجا مىنویسد: تساوى حقوق زن و مرد، رأى عبدالبهاء است؛
آقایان از او تبعیت مىكنند. آقاى شاه هم نفهمیده مىرود بالاى آنجا، مىگوید: تساوى حقوق زن و مرد. آقا! این را به تو
تزریق كردند كه بگویند بهایى هستى، كه من بگویم كافر است؛ بیرونت كنند. نكن اینطور؛ بدبخت! نكن اینطور. تعلیم
اجبارى عمومى نظامى كردن زن، رأى عبدالبهاء است. آقا تقویمش موجود است، ببینید! شاه ندیده این را؟ اگر ندیده
مؤاخذه كند از آنهایى كه دیدهاند و به این بیچاره تزریق كردهاند اینها را بگو. واللَّه، من شنیدهام كه سازمان امنیت در
نظر دارد شاه را از نظر مردم بیندازد تا بیرونش كنند و لهذا مطالب را معلوم نیست به او برسانند. مطالب خیلى زیاد
است، بیشتر از این معانى است كه شما تصور مىكنید. مملكت ما، دین ما، در معرض خطر است؛ شما هى بگویید كه
«آقایان! نگویید: دین در معرض خطر است». ما كه نگفتیم دین در معرض خطر است، در معرض خطر نیست؟! ما اگر
نگوییم شاه چطور است، چطور نیست؟ آقا یك كارى بكنید اینطور نباشد. همه چیز را گردن تو دارند مىگذارند. بیچاره!
نمىدانى آن روزى كه یك صدایى در آمد، یك نفر از اینهایى كه با تو رفیق هستند، رفاقت ندارند. اینها همه رفیق دلارند؛
اینها دین ندارند؛ اینها وفا ندارند ..
تأثرات ما زیاد است؛ نه اینكه امروز عاشوراست و زیاد است، آن هم باید باشد، لكن این چیزى كه براى این ملت دارد
پیش مىآید، این چیزى كه در شرف تكوین است، از آن تأثرمان زیاد است؛ مىترسیم.