دیپلمات
 
 

بحر طویل از زبان امام حسین (علیه السّلام)اگر از خنجر خون ریز لب تشنه ببرند سرم را،
اگر از تیغ شکافند در این عرصه ی خونین جگرم را،
اگر از تیر سه شعبه بدهند آب عوض شیر گل نو ثمرم را،
اگر از داغ برادر شکند خصم ستمگر کمرم را،
اگر از چار طرف خصم زند بر جگرم تیر،
اگر آید به سر و کتف و تنم ضربت شمشیر،
اگر از سنگ شود غرقه به خون روی منیرم،
اگر آتش عوض آب دهد خصم شریرم،
اگر از داغ پسر سوزم و صد بار بمیرم،
به خدایی که مرا خواسته با پیکر صد چاک ببیند،
به تنم زخم دو صد نیزه و شمشیر نشیند،
به ستمگر نکنم کرنش و ذلّت نپذیرم،
اگر آرند به جنگم همه ی اهل زمین را و سما را،
مظلوم حسین جانم
منم و عهد اَلستم نه گسستم نه شکستم،
به خدا غیر خدا را نپرستم،
به خدا من پسر شیر خدا و پسر فاطمه هستم،
همه ی دار و ندارم،
همه هفتاد و یارم به فدای ره جانان،
منم و سرخی رویم منم و خون گلویم من و حنجر عطشان،
منم و داغ جوانان منم و خاک بیابان،
منم و سُّمّ ستوران من و رگ های بریده منم و قلب دریده،
منم و طفل صغیرم منم و کودک شیرم،
منم و دخت اسیرم منم و حیّ قدیرم،
منم و زخم فراوان منم و آیه ی قرآن،
منم و زخم زبان ها منم و تیغ سنان ها،
همه آیید و ببینید مقام و شرف و عزت ما را،
مظلوم حسین جانمبه خدا و به رسول و به علی بن ابی طالب و
زهرای بتول و حسن آن سید ابرار،
به هفتاد و دو یارم به حبیبم به زُهیرم،
به طرّماح و به جون و وهب پاک سرشتم،
به جلال و شرف عابس و عبّاس و به عثمان و به جعفر،
به شهیدان عقیل و به خلوص دل عبدالله و قاسم،
به علی اکبر و داغش به علی اصغر و خونش،
به گل یاس مدینه به رقیه به سکینه،
به دل سوخته ی زینب کبری و دو فرزند شهیدش،
به لب تشنه ی اطفال صغیرم به تن خسته ی سجاد عزیزم،
من از این قوم ستمگر نگریزم،
من و ذلت من و تسلیم من و خواری و خفت،
سر من بر سر نی راه خدا پوید و
با دوست سخن گوید و گردد هدف سنگ و خورد چوب،
نبینم به خدا غیر خدا را،
مظلوم حسین جانم

برگرفته از مجموعه شعر « یک ماه خون گرفته،هفتاد و دو ستاره»
اثر شاعر اهلبیت(ع)،غلامرضا سازگار .


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 18:39 :: توسط : محمد


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 18:39 :: توسط : محمد

 

«غدير» در زبان عربي به معني گودال و «خم» نام محلي نزديك منطقة «جحفه» است. كه در آن روزگار چشمه‌اي روان و درختاني كهنسال داشت. به دليل موقعيت سوق الجيشي «غدير خم» حاجيان شهرها و سرزمين‌هاي مختلف عربستان پس از انجام مناسك حج و هنگام بازگشت به شهر و ديارشان در اين منطقه از هم جدا مي شدند. آنچه نام اين محل را در تاريخ اسلام مهم و به يادماندني كرده است به سال دهم هجري و تصميم پيامبر اسلام (ص) براي زيارت خانه خدا و به جا آوردن مراسم حج و اعلام ايشان مبني بر اينكه امسال آخرين حج ايشان خواهد بود، برمي‌گردد. لذا مردم شهرها و مناطق مختلف عربستان به وسيله قاصداني از اين امر مطلع شدند.
در پي اين فراخوان پيامبر اسلام(ص) با اجتماع عظيمي از مردم، مدينه را به قصد مكه ترك فرمودند. اجتماع باشكوهي از مسلمانان آن سال در مراسم حج شركت كردند؛ كه آن سال حجه الوداع پيامبر(ص) بود. پس از پايان مراسم حج پيامبر(ص) دستور دادند كه حجاج بايد حركت كنند تا در غدير خم حاضر باشند. همچنين پيامبر به 12 هزار نفر از حجاج يمن – كه مسيرشان متفاوت بود – دستور دادند همراه حجاج به غدير خم بيايند. در مسير بازگشت حجاج، جبرئيل بر پيامبر وارد و اين آيه را نازل كرد: «هان! اي پيامبر! آنچه را كه از سوي پروردگارت به تو نازل شده است تبليغ كن و اگر چنان نكني پيام رسالت را انجام نداده اي و خداوند تو را از مردم حفظ مي فرمايد.» ( سوره مائده، آيه 67 )

ادامه مطلب را حتما مطالعه کنید..


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 18:39 :: توسط : محمد

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم در سال دهم هجرت برای انجام فریضه وتعلیم مراسم حج به مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را «حجة الوداع » نامیدند. افرادی که به شوق همسفری ویا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد وبیست هزار تخمین زده شده اند.

مراسم حج به پایان رسید وپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم راه مدینه را،در حالی که گروهی انبوه او را بدرقه میکردند وجز کسانی که در مکه به او پیوسته بودند همگی در رکاب او بودند، در پیش گرفت. چون کاروان به پهنه بی آبی به نام «غدیر خم » رسید که در سه میلی «جحفه » (1) قرار دارد، پیک وحی فرود آمد وبه پیامبر فرمان توقف داد. پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکت باز ایستند وبازماندگان فرا رسند.

کاروانیان از توقف ناگهانی وبه ظاهر بی موقع پیامبر در این منطقه بی آب، آن هم در نیمروزی گرم که حرارت آفتاب بسیار سوزنده وزمین تفتیده بود، در شگفت ماندند.مردم با خود می گفتند: فرمان بزرگی از جانب خدا رسیده است ودر اهمیت فرمان همین بس که به پیامبر ماموریت داده است که در این وضع نامساعد همه را از حرکت باز دارد وفرمان خدا را ابلاغ کند.



ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 18:39 :: توسط : محمد

 

مسئولان انجمن حجتیه که اخیرا با حمایت‌های برخی افراد جریان انحرافی دور جدیدی از فعالیت خود را آغاز کرده‌اند در یکی از محافل خود گفته‌اند: «بسیج طرحی با عنوان صالحین دارد که افراد، تحت آموزش قرار می‌گیرند، حضور جوانان ما به دو جهت مناسب خواهد بود، یکی اینکه از خدمت سربازی آنها کسر خواهد شد و دوم اینکه در طرح صالحین بسیج، قرار است مهدویت بحث شود و بسیج، سخنران و مدرس مهدویت ندارد و راهی خواهد بود تا مدرسین ما ورود پیدا کرده و تدریس را بر عهده گیرند و حداقل اینکه چون افراد ما اطلاعات خوبی پیرامون مهدویت دارند، از نظرات آنها استفاده و تاثیرگذاری خواهیم کرود»

لطفا متن کامل را در ادامه ی مطلب مطالعه بفرمایید ...


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 18:39 :: توسط : محمد

مطالعات تربيتي پيشنهادي مربيان طرح صالحين

 

 مرحله اول : به شما پيشنهاد مي كنم براي شروع كار تربيتي كتاب ذيل الذكر را با دقت مطالعه نماييد
((راهنماي پدران و مادران)) تاليف: محمد علي سادات
جلد اول : شيوه هاي برخورد با نوجوانان
جلد دوم: شيوه هاي برخورد با كودكان

مرحله دوم : بعد از آن نوبت مي رسد به استحكام بخشی اطلاعات و پشتوانه هاي علمي شما مربي عزيز در زمينه نظرات دين مبين اسلام در خصوص تربيت و شناخت وي‍ژگي هاي روحي و رواني مخاطبان .
در اين رابطه پيشنهاد مي شود شش جلد كتب تربيتي مرحوم فلسفي بنام هاي كودك در 2جلد ، جوان در 2جلد ، و بزرگسال در 2جلد مطالعه شود.

مرحله سوم: در اين مرحله نوبت به تقويت ابعاد علمي شما مسئول حلقه محترم در زمينه اطلاعات تربيتي و روانشناسي مي رسد كه براي اين منظور كتاب ها و يا مولفين را محضر شما معرفي مي نمايم:

1-     كتاب هاي تربيتي حجه الاسلام رضا فرهاديان
2-     كتاب هاي مجيد رشيد پور مانند:چگونه مي توان تربيت كرد؟
3-     كتاب هاي انتشارات انجمن اوليا و مربيان
4-     كتاب هاي تربيتي انتشارات مدرسه
5-     نكته هاي تربيتي آيت الله حائري شيرازي
6-     ماهنامه پيوند (كه توسط انجمن اوليا و مربيان منتشر مي گردد)

ضمنا توجه داشته باشيد اين كتاب ها بخشي از كتاب هاي موجود در بازار كتاب كشور مي باشد شما عزيزان مربي كتاب هاي ديگري با همين موضوع را بعد از شناسايي مولفين و بررسي محتوا توسط افراد صاحب نظر جهت مطالعه انتخاب نماييد .

به نقل از سایت: salehin-bandargaz.blogfa.com


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 18:39 :: توسط : محمد

 
شهید احمدی در راهپیمایی عظیم 9 دی حضور داشت و یک ولایتمدار به معنای واقعی بود، او شیفته رهبر معظم انقلاب اسلامی بود.
یکی از دوستان شهید مصطفی احمدی روشن لحظاتی قبل در گفتگو با خبرنگار جهان با بیان اینکه شهید احمدی روشن فردی ولایتمدار، اخلاق مدار و شوخ طبع بود، تاکید کرد: شهات آرزوی شهید احمدی روشن بود، او از شهادت نمی ترسید و امروز به آرزویش رسید.

وی افزود: شهید احمدی همیشه می گفت دعا کنید تا من شهید شوم و اگر شهید شدید دست من را هم بگیرید.

دوست شهید احمدی با اشاره به روحیه بسیجی و جهادی شهید احمدی روشن گفت: او فردی خاص بود و دشمنان خوب فهمیدند که چه کسی را ترور کنند.

وی با بیان اینکه شهید احمدی اهل نماز اول وقت بود، تصریح کرد: ایشان دارای پشتکار بالا، پرتوان، پرتلاش، پرانرژی و توانمند در عرصه اجرایی و علمی بود.

همرزم شهید احمدی با اشاره به ولایتمداری شهید احمدی روشن تاکید کرد: او در خط ولایت و سرسپرده بود، همیشه می گفت دعا کنید مثل ابراهیم مالک اشتر نشوم و مختار را تنها نگذارم.

وی ادامه داد: شهید احمدی در راهپیمایی عظیم 9 دی حضور داشت و یک ولایتمدار به معنای واقعی بود، او شیفته رهبر معظم انقلاب اسلامی بود.

دوست شهید احمدی با بیان اینکه شهید احمدی عضو فعال بسیج بود تصریح کرد: اگر شهید احمدی روشن زمان جنگ حضور داشت حتما یکی از فرماندهان می شد و در آنجا به شهادت می رسید.

به گفته وی شهید احمدی از نخبگان علمی کشور و از خانواده ای مذهبی و ولایی بوده است.

به گزارش جهان شهید مهندس احمدی روشن متولد 17 شهریور 1358 و فارغ التحصیل رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف و معاون بازرگانی سایت نطنز، صبح امروز بر اثر انفجار یک بمب مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی ابتدای خیابان گل نبی تهران بدست عوامل استکبار به شهادت رسید.
شورای سایبری استان کهگیلویه وبویر احمد وانجمن وبلاگ نویسان جوان شهادت یکی دیگر از دانشمندان هسته ای کشورمان را به پیشگاه حضرت ولی عصر‌(عج) ،مقام معظم رهبری آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی)  وخانواده ایشان تبریک وتسلیت عرض می نماید.

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 23:5 :: توسط : محمد

 
 
 
 
دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور:

مردم 9 دی از جمهوریت، اسلامیت و ولایت نظام دفاع کردند

مردم 9 دی از جمهوریت، اسلامیت و ولایت نظام دفاع کردند
ایران > سیاست‌خارجی  - همشهری آنلاین:
سعید جلیلی گفت: ولایت فقیه علیرغم فشارها با تمام توان در مقابل عده‌ای اندک که قصد وتو کردن رای مردم در انتخابات سال 88 را داشتند،‌ ایستاد.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا، دبیر شورای عالی امنیت ملی در همایش سراسری 9 دی که در مرکز همایشهای بین المللی صدا و سیما با حضور عزیزی معاون برنامه ریزی و راهبردی رئیس جمهور، صالحی رئیس سازمان بسیج اساتید و برخی از اساتید بسیجی دانشگاه‌ها برگزار می‌شد، در سخنانی با اشاره به فتنه سال 88 اظهارکرد: اگر ولایت فقیه با تمام وجود در مقابل فشارها ایستاد و اجازه نداد که حق رای مردم را وتو کنند، مردم نیز در 9 دی ماه آمدند و به دشمنان ثابت کردند که مدل جمهوری اسلامی ایران ریشه دار تر از آن است که فکرش را می‌کنند.

وی با بیان اینکه 9 دی را باید در رابطه با 22 خرداد و مهم تر از آن 22 بهمن ماه مقایسه کرد، افزود: 22 بهمن مبدا یک اتفاق مهم در عصر ما بود نه از آن جهت که دیکتاتوری را سرنگون کرد بلکه اهمیت آن در این بود که یک مدل و نظریه جدید را برای مناسبات حاکم در جامعه و مناسبات بین‌الملل ارائه کرد.

وی ادامه داد: نظریه جمهوری اسلامی نظریه‌ای مبنی بر انتخاب و حرکت مردم در سایه دین و تحقق وعده‌های الهی بود و این نظریه مدعی بود که هم برای مبارزه و مقاومت و هم برای پیشرفت و تعالی حرف دارد.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 23:5 :: توسط : محمد

شايد از سر همين بهت است كه يكي از مقامات بلندپايه ارتش امريكا عاجزانه مي‌گويد: «من اگر او را ببينم، خيلي ساده از او خواهم پرسيد كه از ما چه مي‌خواهد؟!»
جوان آنلاین - اينجا داخل ايران اسلامي، آنها كه او را مي‌شناسند، از حجب و تواضع و آرامش او مي‌گويند، مردي كه برخلاف آنچه امريكايي‌ها مي‌گويند، مرموز نيست.

هر قدر كه داخل ايران، او را كم مي‌شناسند، خارج از اين مرزهاي جغرافيايي، قصه‌هاي حيرت‌آوري از او بر سر زبان‌هاست كه با آميخته‌اي از راست و دروغ، شبحي ترسناك و هول انگيز از او ارائه مي‌دهد كه گويي همه منافع امريكايي‌ها را در خاورميانه به خطر انداخته است و جالب آنكه هر قدر آنها او را ترسناك‌تر و هول‌انگيزتر معرفي مي‌كنند، اينجا داخل ايران اسلامي، آنها كه او را مي‌شناسند، از حجب و تواضع و آرامش او مي‌گويند، مردي كه برخلاف آنچه امريكايي‌ها مي‌گويند، مرموز نيست.

هر قدر او آرام و بي‌سر و صدا مي‌رود و مي‌آيد و كارهايش را انجام مي‌دهد، بيرون از مرزهاي جمهوري اسلامي در مورد او، يعني سردار سرلشكر قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس ايران خيلي خبرها هست. آنها از او و سپاه تحت امرش مي‌ترسند و همين ترس سرآغاز خبرهاي بعدي است، آنها او را تروريست مي‌خوانند، بارها و بارها تحريمش مي‌كنند، به او اتهام دخالت در امور ساير كشورها را مي‌زنند، او را فردي بسيار قدرتمند در عرصه سياست خارجي جمهوري اسلامي در خاورميانه توصيف مي‌كنند، او را متهم پرونده ترور رفيق حريري مي‌دانند و سرانجام آنكه، آنها در كنگره امريكا، صريحاً و رسماً پيشنهاد ترور او را مي‌دهند! شايد تعجبي هم نباشد، آخر آنها از مبارزه با قاسم سليماني و نيروهايش ناتوان شده‌اند، به همين سادگي!

و اين البته همه آن چيزي نيست كه در مورد او گفته مي‌شود. روزنامه انگليسي گاردين در مورد قاسم سليماني مي‌نويسد: «حتي كساني كه سليماني را دوست ندارند، او را فردي با هوش مي‌دانند. بسياري از مقامات امريكا كه اين چند ساله را صرف متوقف كردن كار افراد وفادار به سليماني كرده‌اند، مي‌گويند مايل هستند او را ببينند و معتقدند كه مبهوت كارهاي او شده‌اند.»

شايد از سر همين بهت است كه يكي از مقامات بلندپايه ارتش امريكا عاجزانه مي‌گويد: «من اگر او را ببينم، خيلي ساده از او خواهم پرسيد كه از ما چه مي‌خواهد؟!»

واقعيت آن است كه گرچه غربي‌ها او را ژنرال مي‌نامند و او فرمانده يك نيروي نظامي است و امريكايي‌ها دوست دارند قبل از هر چيز او يك تروريست به نظر برسد كه فقط با عمليات‌هاي نظامي به اهدافش دست مي‌يابد، اما خود نيز نمي‌توانند معترف نباشند كه او، بي‌آنكه وارد عرصه نظامي شود، از بعد سياسي به پيروزي دست مي‌يابد، اتفاقي كه او با تكيه بر ويژگي‌هاي اخلاقي‌اش و تكيه بر اصول انقلاب اسلامي كه منشأ منش رفتاري او نيز هست، رقم مي‌زند، نه با تكيه بر قدرت نظامي‌اش.

روزنامه امريكايي «مك كلثي» در سي‌ام مارس ۲۰۰۸ گزارش داده بود: «سليماني براي توقف درگيري‌ها ميان نيروهاي امنيتي عراق كه بيشترشان شيعه هستند و نيروهاي راديكال مقتدي صدر در شهر بصره، پا در مياني كرده است. . . يكي از نخستين و مهمترين پيروزي‌هاي سليماني بر امريكا در عراق، ايجاد برتري سياسي بود، نه نظامي.

وي در ژانويه سال ۲۰۰۵، زماني به عراق آمد كه عراقي‌ها براي نخستين بار پس از سقوط صدام حسين، به پاي صندوق‌هاي رأي مي‌رفتند. در حالي كه امريكا حمايت شديدي از نخست‌وزير شدن اياد علاوي مي‌كرد، سليماني فعاليت خود را در حمايت از شيعيان طرفدار ايران آغازكرد و به شدت به راهنمايي آنان براي پيروزي در انتخابات پرداخت. پس از انتخابات، بوش انگشت‌هاي رنگي مردم عراق را پيروزي بزرگي براي دمكراسي دانست، اما علاوي و متحدانش شكست خوردند.»

زلماي خليل‌زاد، سفير سابق امريكا در افغانستان نيز مي‌گويد: «همان‌قدر كه مقامات امريكايي سليماني را به جنگ افروزي متهم مي‌كنند، او در ايجاد صلح نيز براي رسيدن به اهدافش فعال بوده است. او در پايان دادن به درگيري‌هاي نيروهاي مقتدي صدر و نيروهاي عراقي در بصره، نقشي حياتي داشت، تهديدي كه مي‌رفت ناآرامي‌هاي آن گسترش يافته و پيامدهاي وخيمي به ويژه براي منابع نفتي عراق در پي داشته باشد.»

يكي از نمايندگان مجلس عراق كه از دستياران ارشد نوري المالكي هم هست، درباره سردار سليماني مي‌گويد: «او فقط يكبار در اين هشت ساله به عراق آمده است. او فردي است كه آرام سخن مي‌گويد و منطقي و بسيار مؤدب است. وقتي با او حرف مي‌زنيد، بسيار ساده برخورد مي‌كند. تا زماني كه پشتوانه او را نشناسيد، نمي‌دانيد چه قدرتي دارد، هيچ كسي نمي‌تواند با او بجنگد.»



 

قاسم سليماني آن گونه كه آنها در موردش نقل مي‌كنند، بي‌محافظ و فقط با دو همراه، به عراق رفته و در منطقه حفاظت شده توسط امريكايي‌ها، موسوم به منطقه سبز حضور يافته و ديدارهايش را در كمال آرامش سروسامان داده و بعد به ايران بازگشته است!

خيلي فرقي نمي‌كند كه اين ادعاها چقدر مستند است يا حتي چقدر مي‌تواند صحيح باشد؛ همين مؤلفه‌ها و قصه‌هاي راست و دروغ ديگري كه از او مي‌گويند، براي ذهن شهروندان غربي كه مقهور شانتاژهاي رسانه‌اي دولت هايشان هستند، كفايت مي‌كند تا به نمايندگان كنگره امريكا معترض نشوند كه چرا دور هم نشسته‌ايد و با صراحتي باور نكردني، پيشنهاد ترور مي‌دهيد!

 اين ادعاها براي پروپيمان كردن پروژه ايران‌هراسي و به طور اخص، سپاه هراسي كفايت مي‌كند؛ حتي اگر دليلي بر درستي‌شان اقامه نشود! ذهن شهروند غربي، براي فريب چنين تبليغاتي را خوردن، از مدت‌ها قبل آماده شده است. او به ديدن و شنيدن افسانه‌هاي هاليوودي عادت دارد!

ما اما به قصه‌هاي هاليوودي عادت نداريم، آرمان ما حقيقت اتفاقي است كه روز دهم محرم سال ۶۱ هجري در صحراي كربلا روي داده است. اين است كه مي‌گوييم كسي از آن جماعت امريكايي اگر توان ترور حاج قاسم سليماني را داشت، درنگ نمي‌كرد. اين است كه در برابر پيشنهاد ترور او مي‌گوييم: بسم الله اگر حريف مايي!

قاسم سليماني مرموز نيست اما فرمانده سپاه قدس ايران است و همين فرمانده سپاه قدس ايران بودنش، كافي است تا جماعت امريكايي از او بترسند و در توجيه اين ترس خويش، او را به نحوي اغراق‌آميز، ترسناك معرفي كنند. بر اين جماعت حرجي هم نيست البته؛ چه آنكه آدم ترسيده، اگر نخواهد كه ترسو لقب بگيرد، بايد علت ترس را ترسناك و ترسناك‌تر معرفي كند تا ترسش توجيه شود.

اينها، همه كه گفتيم، آن هم از قول آنهايي كه خارج مرزهاي جمهوري اسلامي ايران هستند، تنها يك روي سكه بود؛ روي اشداء علي الكفار سردار قاسم سليماني؛ اين روي سكه اما، در داخل مرزهاي عقيدتي انقلاب اسلامي، او تمام قد سرباز ولايت است. از آن جنس آدم‌هايي كه مكلف به تكليفند و همه حياتش را از جواني تاكنون، وقف نهضت حضرت روح الله كرده است. اين روي سكه، او، رحماء بينهم است.

جنگ كه شد، قاسم سليماني جوان بنايي بود در كرمان؛ متولد اسفند ۱۳۳۶. سرش هم گرم كار خودش. جنگ كه شد، بنايي را همان جا رها كرد و راهي جبهه شد. كمي بعدتر، اين جوان بسيجي فرمانده بسيجي‌هاي هم‌ولايتي‌اش شد و بعد‌تر لشكري از همين بسيجي‌هاي آفتاب سوخته كوير تشكيل داد كه شد لشكر ۴۱ ثارالله.

جنگ كه تمام شد، امنيت آن خطه كويري را كه مستعد جولان اشرار بود به او سپردند و هنوز هم، هر قدر او، ميان مردم كشورش ناشناخته باشد، مردم سيستان و بلوچستان و كرمان خوب مي‌دانند كه در آن سال‌هاي فرماندهي او، امن‌ترين دوران را گذرانده‌اند.

سال ۱۳۷۹، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، فرماندهي كل قوا، او را به تهران فراخواند و مسئوليت سپاه قدس را به او سپرد. مسئوليتي كه قاسم سليماني را به كابوسي در ذهن امريكايي‌ها بدل ساخت. كابوسي كه اگر دستشان برسد، خيلي زود، همچون عماد مغنيه ترورش خواهند كرد!

كابوسي كه همان قدر كه غربي‌ها را مي‌ترساند، به جان ما، غروري مقدس مي‌ريزد و اينها اين روي سكه اوست، روي رحماء بينهم قاسم سليماني، فرماندهي با صلابت، با موهايي جوگندمي و بدني لاغر و صورتي آفتاب سوخته و نگاهي محجوب و آرام. فرماندهي كه در ميان هم‌ولايتي هايش و در مراسمات و مجالس‌شان، خيلي خاكي و خودماني حضور دارد. فرماندهي كه اگر لباس نظامي تنش نباشد، كسي حدس هم نخواهد زد كه او يك فرمانده نظامي است. فرماندهي كه در خارج از مرزهاي جمهوري اسلامي، بسيار شناخته شده‌تر از داخل مرزهاست.

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 23:5 :: توسط : محمد

 

جهت ثبت نام به سایت  www.kb.basij.ir   مراجعه فرمائید


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 23:5 :: توسط : محمد
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش امدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 48
بازدید کل : 56876
تعداد مطالب : 52
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1